ته ریش که می ذاره خیلی خیلی خیلی ماه می شه
موهاش هیچوقت نا مرتب نیست
قدش بلنده
چارشونس
پوستش برنزس
ابروهاشو بر نمی داره
پیرهن مردونه می پوشه و آستینشو تا آرنج می زنه بالا
و با این کارش جونه منم میاره بالا از بس که خوش تیپ می شه
هر جا پا می ذاره بوی ادکلنش همه جارو بر می داره
مهربون و با شخصیته جدی ومغرور
این پست ۱۲ آذر بود خوندمش دوست داشتم دوباره بنویسمش اینجا
من بلد نیستم دوستت نداشته باشم...
بلد نيستم حرف دلم را نگویم...
حتی بلد نيستم نگویم میخواهمت وقتی میخواهمت...
بلد نيستم نخندم وقتی با تو ام...
حتی بلد نیستم اخم کنم وقتی ناراحتم...
من هیچ کار مهمی را بلد نیستم جز دوست داشتن تو تا ابد...
واقعیتی درباره پسران : ممکن است تمام روز سرو گوششان
بجنبد ، اما قبل از خواب ؛ همیشه به دختری که واقعا
دوستش دارند فکر میکنند !
واقعیتی درباره دختران: ممکن است تعداد زیادی طرفدار
داشته باشند ، اما قلبشان ؛ فقط متعلق به یک نفر خاص
است
از جمله ی عشق واژه میگیرد عشق
از ساقیِ عشق باده میگیرد عشق
بقیه شعر در ادامه مطلب...
دیدیم شیطان صفتان، برای پاکی قلب معصوم خواهران و برادرانمان نقشه ها کشیده اند
دیدیم قبح گناه می ریزند و بی حیایی را ترویج میکنند
دیدیم به اسم آزادی جسم، انسانیت را به اسارت می کشند تا حیوان بسازند
دیدیم عمق نگاه ها را کوتاه می کنند تا بالا را از یاد همه ببرند
دیدیم عرفان کاذب را تبلیغ می کنند؛ دین بدون تکلیف را، تا به عکسی در آب از ماه محروم سازند
دیدیم چادر را نشانه گرفته اند
دریغمان آمد نگوییم از لذت بی نهایت این انتخاب خدایی
دریغمان آمد نگوییم از زیبایی بی نهایت وقار
دریغمان آمد نگوییم که یک بار امتحان کنید لذت باخدا بودن را، برای خدا انتخاب کردن را، تیر در چشم شیطان شدن را، مجاهد راه خدا بودن در جهاد اکبر را
ای کاش همه بگویند
همه ی آنها که حتی به خوب هم قناعت نکرده اند، به حداقل ها قانع نشدند،
برتر را برگزیدند
تعداد صفحات : 111